حجاب و عفاف
مفهوم حجاب
حجاب را از دو بعد لغوي و اصطلاحي مي توان تعريف کرد که در بعد لغوي در ساده ترين تعريف حجاب به معني پوشش و فاصله ميان دو چيز معنا شده است ؛ چنان که ابن منظور مي نويسد : «الحجاب :الستر … و الحجاب اسم ما احتجب به وکل ما حال بين شيئين : حجاب … و کل شي ءٍٍ منع شيئاً فقد حجبه …»1 ؛ (ابن منظور ، 2000 م ، ج 4 : 36) «حجاب به معناي پوشانيدن است و اسم چيزي است که پوشانيدن با آن انجام مي گيرد و هرچيزي که ميان دو چيز ، جدايي مي اندازد، حجاب گويند و هر چيزي که مانع از چيز ديگر شود او را حجب نموده است .»
و در کلامي ديگر خداوند منّان مي فرمايد : «و من بنينا و بينک حجاب.»2 (سوره فصلت : آيه 5)؛ «ميان ما و شما حاجز و فاصله اي در نحله و دين وجود دارد ، نيز بدين معنا به کار رفته است .»
شهيد مطهري در مورد واژه «حجاب با تأکيد بر مفهوم پوشش بيان مي کنند : «کلمه ي حجاب هم به معني پوشيدن است و هم به معني پرده و حاجب . بيشتر استعمالش به معني پرده است . اين کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مي دهد که پرده وسيله ي پوشش است ، و شايد بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششي حجاب نيست ، آن پوششي حجاب ناميده مي شود که از طريق پشت پرده واقع شدن صورت گيرد . در قرآن کريم در داستان سليمان ، غروب خورشيد را اين طور توصيف مي کند : «حَتّي تَورات بالحجاب»3 ، (سوره ص :آيه 32 ) «تا آن وقتي که خورشيد در پشت پرده مخفي شد .» ، پرده ي حاجز ميان قلب و شکم را «حجاب» گويند .4(مطهري ، 1353 :